نشست علمی گروه رشد مدرسه علمیه الزهرا علیهاالسلام تهران با عنوان «تحلیل نقش ادو همسر حضرت لوط علیهالسلام در بازنمایی گفتمان قرآنی زوال تمدنی» به مناسبت هفته پژوهش در این مدرسه علمیه برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری و رسانهای حوزههای علمیه خواهران/تهران، نشست علمی گروه رشد مدرسه علمیه الزهرا علیهاالسلام تهران با عنوان «تحلیل نقش ادو همسر حضرت لوط علیهالسلام در بازنمایی گفتمان قرآنی زوال تمدنی» با استفاده از روش «تحلیل گفتمان انتقادی» به مناسبت هفته پژوهش در این مدرسه علمیه برگزار شد.
پژوهش گروه رشد توسط جمعی از نویسندگان پژوهشی خانمها سمانه سادات سدیدپور، نجمه سادات میرغفوریان، مژگان جلوه، ناهید کارساز و زهره جعفری نوشته شده و دو نویسنده در این نشست به ارائه مطالبی پرداختند و در مطالعهای بینرشتهای با بهرهگیری از «تحلیل گفتمان انتقادی»، خوانشی نو از داستان قرآنی قوم لوط علی نبینا و علیه السلام بیان کردند، بر اساس یافتههای این تحقیق که در قالب مقالهای علمی ارائه شده، قرآن کریم با بررسی شخصیت همسر حضرت لوط(علیهالسلام)، مفهومی عمیقتر را معرفی کند.

دکتر سمانه سادات سدیدپور یکی از پژوهشگران در این نشست گفت: در این خوانش، همسر لوط(علیهالسلام) نه صرفاً یک همسر نافرمان، بلکه نماد بی وفایی به نظام معنایی الهی است. او با وجود سکونت در خانه پیامبر، از نظر فکری و گفتمانی به جامعهای تعلق داشت که فساد در آن عادی و نهادینه شده بود. این پژوهش با تحلیل واژگان کلیدی آیات قرآن مرتبط با زندگی حضرت لوط علی نبینا و علیه السلام و بررسی تفاسیر معتبر، نشان میدهد که عذاب الهی شامل حال او نیز شد، زیرا در بازتولید ساختار فساد مشارکت داشت.
وی در ادامه گفت: قرآن با این روایت هشدار میدهد که بحران خانواده، تنها با عوامل اقتصادی و روانشناختی حل نمیشود. وقتی اعضای خانواده در سطح «معنا» وفادار نباشند. در دنیایی که نهاد خانواده با چالشهای هویتی، رسانهای و اخلاقی بیسابقهای روبهروست، بازخوانی روایتهای بنیادین ادیان میتواند چراغ راهی برای درک عمق بحران باشد. پژوهش حاضر، با عبور از خوانشهای کلیشهای از داستان قوم لوط، با استفاده از روش «تحلیل گفتمان انتقادی»، شخصیت همسر حضرت لوط(علیهالسلام) را محور بررسی قرار داده است.
مژگان جلوه در ادامه نشست علمی ارائه دهنده مقاله علمی گفت: برخلاف تمرکز رایج بر انحراف جنسی قوم لوط، این پژوهش نشان میدهد قرآن با انتخاب واژگانی چون «امرأتۀ» (به جای زوجه) و عبارت «کانت من الغابرین»، بر گسست معنایی همسر لوط(علیهالسلام) از گفتمان نبوی تأکید دارد. او در خانه پیامبر زندگی میکرد، اما در سطح باور و زبان، با گفتمان مسلط فاسد جامعه همنوا شده بود. این همان «بی وفایی معنای» است.

وی در ادامه به تحلیل جامعهشناختی پرداخت و گفت: این پژوهش با استفاده از نظریه «ساختیابی» گیدنز، همسر لوط(علیهالسلام) نه یک قربانی منفعل، بلکه کنشگری فعال در بازتولید ساختار فساد معرفی میشود. سکوت، همراهی با قوم سدوم و افشای راز مهمانان پیامبر، کنشهایی بود که آن ساختار را تقویت کرد. همچنین، نظریه «فشار اجتماعی» مرتون تضاد بین هدف فرهنگی (لذت) و ابزار مشروع (ازدواج) را در آن جامعه نشان میدهد؛ تضادی که به انحراف نهادینه انجامید.
خانم جلوه افزود: بحران خانواده امروز، پیش از هرچیز یک «بحران معنا» است. هنگامی که گفتمانهای رسانهای و اجتماعی، ارزشهای بنیادین خانواده را استهزا یا حاشیهای میکنند، همان الگوی قوم سدوم در حال تکرار است: عادیسازی انحراف، سپس هنجارسازی آن و در نهایت، سلطه گفتمانی آن. خانوادهای که اعضایش در این میدان گفتمانی پراکنده باشند،دچار «فروپاشی درونی» است.
وی بیان کرد: از نتایج این پژوهش این است که استحکام خانواده، تنها در گرو تأمین مالی و آرامش روانی نیست. شرط اصلی وفاداری مشترک به یک نظام معنایی الهی است. وابستگی خونی یا موقعیت اجتماعی، بدون این وفاداری معنایی، دلیل پایداری نیست. داستان همسر لوط(علیهالسلام) هشداری است به همه اعضای خانوادهها که مرزهای خود را نه فقط در عمل، که در باور و گفتار نیز حفظ کنند.
انتهای پیام/
نظر شما